تحلیلی بر مفهوم سرمایه اجتماعی بر اساس نگرش افراد با تاکید بر تفاوت مکانی (مورد مطالعه دهستان‌های شهرستان کنگاور)

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 گروه مطالعات سبک زندگی، مرکزمطالعات و برنامه ریزی شهر تهران

2 گروه مطالعات سلامت مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران

3 رئیس گروه مطالعات سبک زندگی مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران

10.22098/gsd.2025.17770.1091

چکیده

سرمایه اجتماعی مفهومی کلیدی در توسعه جوامع است که به تسهیل روابط بین افراد برای دستیابی به اهداف مشترک اشاره دارد و تحت تأثیر نگرش‌ها و رفتارهای اجتماعی آنان شکل می‌گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان نگرش افراد و سطح سرمایه اجتماعی در دهستان‌های شهرستان کنگاور انجام شده است. روش پژوهش روش پیمایشی و جامعه آماری شامل دهستانهای شهرتان کنگاور است. حجم نمونه برابر 492 نمونه است که با فرمول کوکران تعیین شده است. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای بوده و داده‌ها از طریق پرسش‌نامه محقق ساخته جمع‌آوری شده است. یافته‌ها نشان داد که نگرش افراد به تعاملات اجتماعی در دهستان‌های مختلف متفاوت است؛ به‌گونه‌ای که در دو دهستان قزوینه و فش، نگرش‌ها عمدتاً بر پایه منافع فردی و مرحله دوم نظریه رشد اخلاقی کلبرگ قرار دارد و سطح سرمایه اجتماعی در این مناطق پایین ارزیابی می‌شود. در مقابل، دهستان‌های کارخانه، کرماجان و دهلر، بیشتر در مرحله سوم کلبرگ قرار داشته و نگرشی جامعه‌محور دارند که در آن منافع جمعی بر منافع فردی ترجیح داده می‌شود. در این مناطق، سرمایه اجتماعی در سطح متوسط قرار دارد و بر اساس دیدگاه پاتنام، مؤلفه‌هایی همچون اعتماد، شبکه‌های اجتماعی و هنجارهای اجتماعی تا حدی شکل گرفته‌اند. نتایج نشان می‌دهد که سرمایه اجتماعی بازتابی از نگرش‌های اخلاقی و اجتماعی ساکنان است و ارتقای آن مستلزم تقویت حس تعلق، مسئولیت‌پذیری جمعی و مشارکت فعال در سطح جامعه می‌باشد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Analysis of the Concept of Social Capital Based on People's Attitudes with Emphasis on Spatial Differences (Case Study: Rural Districts of Kangavar County)

نویسندگان [English]

  • ahmad malekan 1
  • younes akbari 2
  • fatemeh roozbahani 3
1 none
2 vmds 'v,i
3 رئیس گروه
چکیده [English]

مفهوم سرمایه اجتماعی مفهومی نسبتا جدید در حوزه علوم اجتماعی است. این مفهوم در سه دوره زمانی تحول یافته است. دوره نخست از آغاز قرن گذشته تا سال ۱۹۸۰ را در بر می‌گیرد. دوره دوم در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ اتفاق افتاد، زمانی که پیر بوردیو (۱۹۸۶)، جیمز کلمن (۱۹۸۸) و رابرت پاتنام (۱۹۹۵) این مفهوم را توسعه دادند و به‌عنوان نظریه‌پردازان اصلی آن شناخته شدند. سرانجام، از دهه ۹۰ میلادی به بعد، پژوهشگران متعددی به این مفهوم علاقه‌مند شدند و تلاش کردند تا محتوای آن را مشخص کرده و آن را در حوزه‌های علمی مختلف (مانند اقتصاد، روان‌شناسی، سلامت، آموزش) بسط دهند. نخستین کسی که اصطلاح «سرمایه اجتماعی» را به‌کار برد، مربی تعلیم و تربیت، لیدا جادسون هنیفن (۱۹۱۶) بود که آن را شامل عناصر زندگی روزمره همچون حسن نیت، دوستی، همدلی متقابل و گستره ارتباطات اجتماعی توصیف کرد. در سال ۱۹۶۱، اقتصاددان جین جاکوبز (۱۹۹۲) سرمایه اجتماعی را به‌صورت وجود و کارکرد شبکه‌های اجتماعی در شهرهای بزرگ ایالات متحده تعریف کرد و آن را ثروت واقعی این شهرها در ارتباط با توسعه اقتصادی‌شان دانست. در دهه ۱۹۷۰، اقتصاددان گرگ لوری (۱۹۷۷) این اصطلاح را در مطالعه نابرابری‌های اجتماعی میان گروه‌های قومی-نژادی مختلف به‌کار برد و آن را به‌عنوان شبکه‌های خانوادگی و روابط اجتماعی تعریف کرد که می‌توانند دانش و توانایی‌های فرد را ارتقا دهند. به باور لوری، ارتباطات اجتماعی افراد تعیین‌کننده دسترسی آن‌ها به آموزش، کار و دیگر مزایای اجتماعی است. در تعریف اخیر تمرکز اصلی بر ازتباطات اجتماعی است. بنابراین سرمایه اجتماعی به معنای مجموعه‌ای از قوانین، هنجارها، الزامات، تعهدات، روابط متقابل و اعتماد حک شده در روابط اجتماعی، ساختارهای اجتماعی و سلسله‌مراتب نهادی جامعه است که اعضای آن را قادر به دستیابی به اهداف جمعی و فردی‌شان می‌سازد (Coleman, 1988; Narayan, 1998).

مقاله حاضر به دنبال تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی بر اساس نگرش افراد می‌پردازد.

جامعه آماری ساکنان روستاهای شهرستان کنگاور می‌باشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 494 نفر روستاییان تعیین گردید. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای است که بر اساس شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی و سطح توسعه خوشه بندی شده‌اند. به منظور سنجش متغیرهای و گردآوری داده‌ها از پرسشنامه در دو بخش استفاده شد. بخش اول شامل سرمایه اجتماعی، بر روی یک مقیاس 5 درجه‌ای طیف لیکرت طراحی گردید. بخش دوم نیز شامل نگرش بر اساس نظریه کلبرگ مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به اینکه کلبرگ متمایل به دیدگاه شناختی است، رشد اخلاقی با تحول شناختی رابطه عمیقی دارد. به منظور سنجش نگرش و تمایل افراد بر اساس مرحل رشد کلبرک پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید

یافته‌های پژوهش حاضر بیانگر آن است که وضعیت سرمایه اجتماعی در سطح دهستان‌های مورد مطالعه، به‌طور معناداری با نوع نگرش افراد به ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، نهادی و زیرساختی مرتبط است. تحلیل‌های آماری نشان می‌دهد که دهستان‌های کارخانه و کرماجان از سطح مطلوب‌تری در شاخص‌های چهارگانه برخوردارند، که این امر در راستای نگرش‌های مبتنی بر احترام به قانون و ارزش‌های عمومی قابل تحلیل است. در مقابل، دهستان‌های فش و قزوینه از پایین‌ترین سطح سرمایه اجتماعی برخوردارند، به‌گونه‌ای که تعاملات اجتماعی در این مناطق بیشتر بر مبنای نگرش مبادله به‌مثل و خودمحوری شکل گرفته است. این نوع نگرش، کنش‌های اجتماعی را نه بر پایه‌ی منافع جمعی، بلکه بر اساس منافع فردی تنظیم می‌کند، که مانع جدی در مسیر تقویت اعتماد اجتماعی، انسجام جمعی و مشارکت عمومی محسوب می‌شود. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز حاکی از آن است که میان دهستان‌ها تفاوت معناداری در شاخص‌های مورد مطالعه وجود دارد. به‌ویژه در شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی، میزان اختلاف بیشتر و از نظر آماری معنادار گزارش شده است. آزمون تعقیبی نیز نشان می‌دهد که عمده تفاوت‌ها میان دهستان‌های کارخانه و کرماجان با سایر دهستان‌ها (به‌ویژه فش و قزوینه) معنادار است و این دو دهستان در یک گروه متمایز از نظر سطح نگرش و سرمایه اجتماعی قرار دارند. از منظر نظری، این یافته‌ها با دیدگاه‌های مبتنی بر رشد اخلاقی کلبرگ نیز همسو است. بدین معنا که در دهستان‌هایی با سطح بالاتر سرمایه اجتماعی، نگرش‌ها بیشتر بر پایه اصول اخلاقی و قوانین نهادینه‌شده شکل گرفته‌اند، درحالی‌که در دهستان‌های ضعیف‌تر، کنش‌ها بیشتر در سطح پاداش و مجازات متقابل باقی مانده‌اند.. یافته‌های پژوهش حاضر بیانگر آن است که وضعیت سرمایه اجتماعی در سطح دهستان‌های مورد مطالعه، به‌طور معناداری با نوع نگرش افراد به ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، نهادی و زیرساختی مرتبط است. تحلیل‌های آماری نشان می‌دهد که دهستان‌های کارخانه و کرماجان از سطح مطلوب‌تری در شاخص‌های چهارگانه برخوردارند، که این امر در راستای نگرش‌های مبتنی بر احترام به قانون و ارزش‌های عمومی قابل تحلیل است. در مقابل، دهستان‌های فش و قزوینه از پایین‌ترین سطح سرمایه اجتماعی برخوردارند، به‌گونه‌ای که تعاملات اجتماعی در این مناطق بیشتر بر مبنای نگرش مبادله به‌مثل و خودمحوری شکل گرفته است. این نوع نگرش، کنش‌های اجتماعی را نه بر پایه‌ی منافع جمعی، بلکه بر اساس منافع فردی تنظیم می‌کند، نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز حاکی از آن است که میان دهستان‌ها تفاوت معناداری در شاخص‌های مورد مطالعه وجود دارد. به‌ویژه در شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی، میزان اختلاف بیشتر و از نظر آماری معنادار گزارش شده است. آزمون تعقیبی نیز نشان می‌دهد که عمده تفاوت‌ها میان دهستان‌های کارخانه و کرماجان با سایر دهستان‌ها (به‌ویژه فش و قزوینه) معنادار است .به عبارت دیگر نگرش ساکنان دو دهستان قزوینه و فش در تعاملات اجتماعی مبتنی بر مدل کلبرگ می‌باشد. دو دهستان ذکر شده صرفا به دنبال منفعت شخصی خود می‌باشند و معیار درستی و نادرستی فعالیت‌هایشان میزان سود شخصی‌ای است که بدست می‌آورند. در تمامی امور منافع شخصی خود را اولویت قرار می‌دهد. همچنین وضعیت سرمایه اجتماعی در دو دهستان قزوینه و فش نشان دهنده پایین بودن سطح سرمایه اجتماعی می-باشد که با توجه به بازتولید نگرش مرحله دوم کلبرگ در یک فرایند دائم یکدیگر را تقویت می‌کنند .از این رو افراد در این دو دهستان به صورت افرادی منفرد و مجزا از جامعه رفتار می‌کنند. رفتار و تصمیم آنها بر اساس مجموعه‌ای از نگرش‌ها و باورها تنظیم می‌شود که ویژگی بارز آن فردگرایی مبادله‌ای و نگرش نسبی به امور می‌باشد، به گونه‌ای که در آن منافع و خواسته‌های خود را بر جمع ترجیح می‌دهند بنابراین منافع اجتماعی در این دهستان‌ها به حاشیه می‌رود

کلیدواژه‌ها [English]

  • Social Capital
  • Social Attitude
  • Kohlberg’s Moral Development Theory
  • Social Cohesion
  • Kangavar County